<$BlogRSDURL$>

Thursday, April 30, 2009

خب این هم شد ششمین سالی که غیابا برای آرزو تولد گرفتم...البته یه چیزی رو باید اعتراف کنم،دیگه اون حس و حال قدیم رو ندارم...ولی خب دلیلی هم برای تعطیل کردنش نمی بینم...می دونی،بخوام یه مثالی بزنم که کاملا متوجه منظورم بشی می تونم به این همه مناسبت که توی تقویممون داریم اشاره کنم،از عید های فلان و بیساری که ممکنه هیچ اعتقادی بهش نداشته باشیم ولی همون رو بهونه می کنیم برای شاد بودن،من هم دوست دارم از این مناسبت ها برای خودم داشته باشم...مگه مهمه چی باعث شد من هر سال دهم اردیبهشت شاد باشم و منور آتیش کنم؟شاید سال ها بعد حتا مناسبتش هم یادم نباشه ولی همین که یه روز خاص دارم واسه خودم؛خود خودم؛که هر سال اون موقع یه مراسم ویژه می گیرم برام لذت بخشه...دوست دارم از این مناسبتها بیشتر داشته باشم...از حالا برای روز تولد کتی به فکر یه کار خاصم...می خوام با مال آرزو فرق داشته باشه،هنوز تصمیم نگرفتم ولی کسی اگه پیشنهادی داشت استقبال می کنم...فقط!خیلی جدی بگم،کسی بخواد این وسط برام بالای منبر بره و موعظه کنه بی تعارف حالشو درست و حسابی می گیرم!ببخشید رک گفتم ولی جنگ اول به از صلح آخر....تا ششم شهریور فرصت دارم یه مناسبت ویژه دیگه برای خودم خلق کنم که بره جزو عادات سالانه ام....موفق باشم! ؟
پی نوشت:جالب شد!این هم یه تولد دیگه که ردیف شد پشت تولدهایی که این اواخر گرفته شد...این ماه اردیبهشت چه ماه خوبیه ها،نه؟

Labels:


|

This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com