<$BlogRSDURL$>

Tuesday, June 24, 2008

روز مادر رو خدمت تمام مادرهای خوب و مهربون،به ویژه مادر نازنین خودم تبریک می گم،و البته یه تبریک عمومی تر به خانومهای عزیز که امروز روزشونه...ایشالا که یه روز شاد و ظریف و قشنگ زنانه داشته باشید،تبریکات منو بپذیرید! ؟

Labels:


|

Sunday, June 22, 2008

برای خودم هم جالبه که شکل حسودی کردنم در این سن و سال خیلی شبیه و درست به همون شکلیه که در شونزده هیفده سالگیم داشتم و از اون بدتر این که به همون چیزی حسودیم می شه که در اون دوران هم در کسب کردنش ناموفق بودم،و خب برای آدم موفقیت طلبی چون من،که دوست دارم در همه زمینه ها موفق باشم و به قابلیتهام ایمان دارم،سخته که ببینم سر یه چیز به این سادگی و کوچیکی که شاید از دست یه بچه چهارده پونزده ساله بربیاد،هنوز هم که هنوزه ناموفقم...البته چون از این لفظ(ناموفق)خوشم نمی آد بهتره بگم رضایت کامل ندارم....آره این جوری بهتره....خلاصه حسودیم شد،اون هم به کی؟برادر کوچیکم...بعله عزیزم!گهی پشت به زین،گهی زین به پشت فرهاد جان! ؟
خب این لینک زیر رو برای اون کسانی می ذارم که خبر شاهکار معاون فرهنگی دانشجویی دانشگاه زنجان رو شنیدن و می خوان یه دید بصری هم به مسئله پیدا کنن....واقعا که!چه خبره تو مملکت! ؟
http://rs256.rapidshare.com/files/122572988/Madadi.3gp

روش دانلود از سایت رپیدشیر رو هم که بلدین؟اول که وارد سایت بشین باید روی گزینه رایگان یا همون فری انگلیسی(لاتین ننوشتم چون اگه بنویسم پستم چپکی می شه،بلاگ اسپاته دیگه!)کلیک کنین،بعد دوتا حالت ممکنه پیش بیاد،یا مستقیما وارد صفحه دانلود می شین و یه توپ آبی پایین صفحه با علامت دانلود می آد یا این که یه شمارنده ظاهر می شه که وقتی صفر بشه دوباره اون توپ آبیه می آد منتها این بار باید اون پسوردی رو که داره نمایش داده می شه(گاهی هم چند تا حرف بهتون می ده و باید فقط اون حرفهایی که شکل گربه روشه وارد کنین)بزنید و بعد روی توپ کلیک کنید و فایل دانلود می شه،فرمت فایل هم قابل رویت روی گوشی موبایله....حالشو ببرید! ؟

Labels:


|

Sunday, June 15, 2008

هفت کیلو کاهش وزن در عرض یکماه،به نظر شما هزار ماشالا نداره؟پنج کیلو دیگه کم کنم می رسم به اون حدی که برای خودم در نظر گرفته بودم،مرحله بعدی یه کم بالا بردن عیار خوش تیپیه!...خب،این همه ملت به ریخت خودشون می رسن،ما چرا یه بار تو عمرمون این طوری نکنیم؟...سه چهار سال بیشتر وقت ندارم،دلم نمی خواد بعد از سپری شدنش هیچ حسرتی برام باقی مونده باشه....امروز تو کتابم از زبون فرهاد نوشتم که" تا به حال ساکن بودم ولی از حالابه بعد می خوام جاری بشم!"این در واقع بیشتر حرف دل خودم بود تا فرهاد کتاب....چقدر برای جاری شدن انگیزه دارم!...راستی فصل چهارده هم تموم شد...یه کم به نظرم زود اومد،نگرانم که نکنه کیفیت رو فدای سرعت عمل کرده باشم...حیف هیچ یک از شماهایی که بخش های ده به بعد کتاب رو خوندید بهم نگفتید که آیا از نظر کیفی کتاب افت داشته یا نه...آخرش هم خودم باید خودمو از نگرانی در بیارم! ؟
خطاب به اون عزیزی که برام در کامنتدونی پست قبلی بخشنامه ازدواج اجباری رو گذاشته:عزیزم خیلی ممنون که به فکرمی...پیشنهاد می کنم چنانچه بانو هستی و مجرد،بیای و محبتت رو کامل کنی و وقتی بهم اختصاص بدی تا در مورد موضوع این بخشنامه یه گفتگوی دو نفره داشته باشیم،باشد که به امید خدا تا سی و یکم شهریور جاری به مفاد بخشنامه عمل کرده باشیم....(خنده،اون هم از نوع قهقه اش!) ؟

Labels:


|

Monday, June 09, 2008

والا من از این که در انجام کاری تعلل کردم که میلیونها آدم چه بسا حیوون قبل از من کردن،بعد من هم خواهند کرد،احساس پشیمونی نمی کنم،ترجیح می دم وقت و عمرم رو بذارم روی یه کار که از همه کس برنیاد،تا حالا شنیدید یه نفر به این خاطر که ازدواج کرده اسمش در دنیا موندگار شده باشه؟بذارید زندگی مو بکنم! ؟

Labels:


|

This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com