<$BlogRSDURL$>

Wednesday, September 03, 2008

الان خیلی پکرم...گاهی یه کارایی می کنم که باعث می شه تا مدتها خودم رو سرزنش کنم...برای خودم هم جالبه که در عین این که می تونم خداوند اعتماد به نفس باشم،در جای خودش از حد یه پسر نوجوون بی دست و پا، ضعیف تر می شم و گاف هایی می دم که خودم خنده ام می گیره....من باید بیشتر روی خودم کار کنم،من زیادی مغرور شده بودم،روی باد موفقیت ها خوابیده بودم و فکر می کردم همه چیز خیلی زود و راحت به دست می آد....خب تجربه دیشب درس خوبی بود برام تا یاد بگیرم همیشه و در هر کاری ولو اگه پیش پا افتاده باشه،با فکر و صبر و صرف زمان کافی عمل کنم و با شتابزدگی خودم رو در شرایطی قرار ندم که مضحکه بشم.........خدائیش خیلی سوتی بدی بود،شاید یه روزی تعریفش کردم،فعلا دلم می خواد خودمو یه سوراخی قایم کنم بلکه همه چیز فراموش بشه.......در هر صورت،می خوام خوب روی این مسئله فکر کنم و ازش درسهای بیشتری بگیرم که سرآمدش می تونه این باشه که:پسر جان!بیش از حد به خودت مغرور نشو! تکرار،پسر جان!بیش از حد به خودت مغرور نشو!تکرار...... ؟

Labels:


|

This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com