Thursday, September 20, 2007
جالبه که الان مدتی بود می خواستم راجع به دنیای مجازی- اینترنت- مطلب بنویسم و تنبلیم می اومد،اون وقت همین چند وقت پیش سر زدم به وبلاگ یکی از دوستان دیدم اون این کار رو کرده!هرچند اون از دید خودش موضوع را تجزیه و تحلیل کرده بود،ولی خب من خودمو بابت تعللی که مرتکب شدم سرزنش کردم و تنها بهونه ای که تونستم برای تبرئه خودم بیارم این بود که من زودتر این مطلب یه ذهنم رسیده بود!!....... ؟
به نظر من دنیای مجازی محیطیه که هر کس در اون می تونه خود واقعی شو بروز بده،ما در دنیای حقیقی به هزار و یک دلیل قادر نیستیم اون چیزی رو که هستیم نشون بدیم،چون در اکثر مواقع به ضررمون تموم می شه،منتها اینترنت یک حاشیه امنیتی رو ایجاد می کنه که اجازه می ده آدم با خیال راحت خودش باشه...من که شخصا معتقدم اونی که تو این دنیای مجازی آدم بدیه،بدون شک در دنیای واقعی هم آدم بدیه و اون کسی که خوبه،ولو این که در دنیای واقعی به خاطر همون هزار و یک دلیلی که گفتم آدم خوبی نباشه،در باطن دوست داره که خوب باشه......من خودم اینجا رو محلی برای تحقق آرزو های ناممکن در دنیای حقیقی تلقی می کنم،جایی که تو می تونی بهش پناه بیاری و ارضا بشی و خب اگه شانس بیاری و آدم خلاقی باشی،می تونی موفقیت کسب کنی و این موفقیت رو به دنیای واقعی هم تسری بدی....هرچند موفق شدن تو دنیای مجازی،این بار به خاطر نبودن اون هزار و یک دلیل مزاحم،نسبت به دنیای واقعی آسون تره،ولی خب می تونه زمینه ساز اعتماد به نفس در آدم باشه....به شخصه بخشی از موفقیت خودم در ارتباط با جنس مخالف رو مرهون همین دنیا می دونم،دنیایی که بهم فرصت داد تمرین کنم،آزمون و خطا داشته باشم و خب حالا از روابط اجتماعیم لذت می برم،البته شاید این حرف برای خیلی از کسانی که نسل جدید محسوب می شن،مضحک و حتی بی ارزش جلوه کنه....خب تقصیری ندارن،اونها اون دورانی که برای یک سلام و علیک ساده،می بایست بیست بار تنت می لرزید رو ندیدن....چشم و گوششون زمانی باز شد که آقای خاتمی براشون فضای باز اجتماعی ایجاد کرده بود،سگهای پاچه گیر رو از تو خیابون جمع کرده بود،بهشون حق می دم پوز خند بزنن،که اگه اون شرایط رو دیده بودن احتمالا ماتحت دنیای مجازی رو هم می بوسیدن!!..........نه قصد توهین دارم و نه می خوام از نسل خودمون اسطوره مظلومیت بسازم،ما هم در دوران خودمون خیلی کارها کردیم،ولی خب نمی شه آزادی های نسل امروز رو دید و حسرت نخورد،چرا چیزی که در زمان من یک تابو بوده،الان اون قدر پیش پا افتاده و بی ارزشه که اگه بگی چنین چیزی برای من یه حسرته بهت می خندن؟واقعا هم وقتی به عنوان یه آدم بالغ به این مسئله نگاه می کنم می بینم این آزادی ها چیز خاصی نبوده و فقط تنگ نظری و کوته فکری یک مشت نفهم بوقلمون صفت باعث شده ما در اون سن از اسباب بازی های روحیمون محروم بمونیم و با حسرت بزرگ بشیم....ترجیح می دم بیشتر از این در این باره حرف نزنم.......بگذریم،داشتم می گفتم که اینترنت جائیه که توش می تونی به خیلی از آرزوهات برسی...وقتی می گم آرزو لزوما ارتباطات مد نظرم نیست،فرض کن یه آهنگی رو در یه دوره خاص از زندگیت شنیدی،و یا فیلمی رو دیدی که خیلی روت تاثیر گذاشته،دنیای حقیقی رو هم زیر و رو کردی و نتونستی گیرش بیاری،ولی یه سرچ ساده در دنیای مجازی کافیه تا تو رو به آرزوت برسونه و احساس خاطره انگیزی که تشنه تجربه کردن دوباره اش بودی رو برات زنده و جاویدان بکنه...آره این دنیای مجازی می تونه جای خیلی خوبی برای آدم باشه.......... ؟
به پشت سرم که نگاه می کنم می بینم بیشتر از هفت ساله که وارد این دنیا شدم و تقریبا چهار ساله که وبلاگ دارم،خیلی ها در این مدت اومدن و رفتن،چه اسامی که به این لیست دوستانم با خوشحالی اضافه و بعد از مدتی بی خبری با تاسف پاک شد...اوایل وقتی یکی به وبلاگم می اومد که کلی تعریف و تمجید و ابراز احساسات می کرد خیلی تحت تاثیر قرار می گرفتم،می گفتم خودشه،یه دوست خوب تو دنیای مجازی پیدا کردم، ولی یهو بعد یه مدت همون جور که غیر منتظره اومده بود،بی خبر هم می رفت....می دونی به نظرم وبلاگ مثل یه مدرسه می مونه که تو در یه مدت محدودی با یه عده همکلاس می شی بعد ممکنه خیلی از همکلاسی هات رو دیگه نبینی،بعضی هاشون هم برات موندگار می شن....از این نظر دنیای مجازی و حقیقی هیچ فرقی باهم ندارن..............والسلام علیکم،و رحمت الله و برکاته....خواهران حرکات موزون،برادران تشویق فراموش نشه! ؟
بی ربط:فکر می کنم بارها راجع به احساس بدم نسبت به فصل پاییز اینجا گفته باشم،جا داره در شروع یه پاییز دیگه،برای مرتبه نمی دونم چندم بگم:پاییز حالم ازت بهم می خوره،خوش نیومدی! ؟
|
به نظر من دنیای مجازی محیطیه که هر کس در اون می تونه خود واقعی شو بروز بده،ما در دنیای حقیقی به هزار و یک دلیل قادر نیستیم اون چیزی رو که هستیم نشون بدیم،چون در اکثر مواقع به ضررمون تموم می شه،منتها اینترنت یک حاشیه امنیتی رو ایجاد می کنه که اجازه می ده آدم با خیال راحت خودش باشه...من که شخصا معتقدم اونی که تو این دنیای مجازی آدم بدیه،بدون شک در دنیای واقعی هم آدم بدیه و اون کسی که خوبه،ولو این که در دنیای واقعی به خاطر همون هزار و یک دلیلی که گفتم آدم خوبی نباشه،در باطن دوست داره که خوب باشه......من خودم اینجا رو محلی برای تحقق آرزو های ناممکن در دنیای حقیقی تلقی می کنم،جایی که تو می تونی بهش پناه بیاری و ارضا بشی و خب اگه شانس بیاری و آدم خلاقی باشی،می تونی موفقیت کسب کنی و این موفقیت رو به دنیای واقعی هم تسری بدی....هرچند موفق شدن تو دنیای مجازی،این بار به خاطر نبودن اون هزار و یک دلیل مزاحم،نسبت به دنیای واقعی آسون تره،ولی خب می تونه زمینه ساز اعتماد به نفس در آدم باشه....به شخصه بخشی از موفقیت خودم در ارتباط با جنس مخالف رو مرهون همین دنیا می دونم،دنیایی که بهم فرصت داد تمرین کنم،آزمون و خطا داشته باشم و خب حالا از روابط اجتماعیم لذت می برم،البته شاید این حرف برای خیلی از کسانی که نسل جدید محسوب می شن،مضحک و حتی بی ارزش جلوه کنه....خب تقصیری ندارن،اونها اون دورانی که برای یک سلام و علیک ساده،می بایست بیست بار تنت می لرزید رو ندیدن....چشم و گوششون زمانی باز شد که آقای خاتمی براشون فضای باز اجتماعی ایجاد کرده بود،سگهای پاچه گیر رو از تو خیابون جمع کرده بود،بهشون حق می دم پوز خند بزنن،که اگه اون شرایط رو دیده بودن احتمالا ماتحت دنیای مجازی رو هم می بوسیدن!!..........نه قصد توهین دارم و نه می خوام از نسل خودمون اسطوره مظلومیت بسازم،ما هم در دوران خودمون خیلی کارها کردیم،ولی خب نمی شه آزادی های نسل امروز رو دید و حسرت نخورد،چرا چیزی که در زمان من یک تابو بوده،الان اون قدر پیش پا افتاده و بی ارزشه که اگه بگی چنین چیزی برای من یه حسرته بهت می خندن؟واقعا هم وقتی به عنوان یه آدم بالغ به این مسئله نگاه می کنم می بینم این آزادی ها چیز خاصی نبوده و فقط تنگ نظری و کوته فکری یک مشت نفهم بوقلمون صفت باعث شده ما در اون سن از اسباب بازی های روحیمون محروم بمونیم و با حسرت بزرگ بشیم....ترجیح می دم بیشتر از این در این باره حرف نزنم.......بگذریم،داشتم می گفتم که اینترنت جائیه که توش می تونی به خیلی از آرزوهات برسی...وقتی می گم آرزو لزوما ارتباطات مد نظرم نیست،فرض کن یه آهنگی رو در یه دوره خاص از زندگیت شنیدی،و یا فیلمی رو دیدی که خیلی روت تاثیر گذاشته،دنیای حقیقی رو هم زیر و رو کردی و نتونستی گیرش بیاری،ولی یه سرچ ساده در دنیای مجازی کافیه تا تو رو به آرزوت برسونه و احساس خاطره انگیزی که تشنه تجربه کردن دوباره اش بودی رو برات زنده و جاویدان بکنه...آره این دنیای مجازی می تونه جای خیلی خوبی برای آدم باشه.......... ؟
به پشت سرم که نگاه می کنم می بینم بیشتر از هفت ساله که وارد این دنیا شدم و تقریبا چهار ساله که وبلاگ دارم،خیلی ها در این مدت اومدن و رفتن،چه اسامی که به این لیست دوستانم با خوشحالی اضافه و بعد از مدتی بی خبری با تاسف پاک شد...اوایل وقتی یکی به وبلاگم می اومد که کلی تعریف و تمجید و ابراز احساسات می کرد خیلی تحت تاثیر قرار می گرفتم،می گفتم خودشه،یه دوست خوب تو دنیای مجازی پیدا کردم، ولی یهو بعد یه مدت همون جور که غیر منتظره اومده بود،بی خبر هم می رفت....می دونی به نظرم وبلاگ مثل یه مدرسه می مونه که تو در یه مدت محدودی با یه عده همکلاس می شی بعد ممکنه خیلی از همکلاسی هات رو دیگه نبینی،بعضی هاشون هم برات موندگار می شن....از این نظر دنیای مجازی و حقیقی هیچ فرقی باهم ندارن..............والسلام علیکم،و رحمت الله و برکاته....خواهران حرکات موزون،برادران تشویق فراموش نشه! ؟
بی ربط:فکر می کنم بارها راجع به احساس بدم نسبت به فصل پاییز اینجا گفته باشم،جا داره در شروع یه پاییز دیگه،برای مرتبه نمی دونم چندم بگم:پاییز حالم ازت بهم می خوره،خوش نیومدی! ؟
Labels: افکار دم دم صبحی
|