<$BlogRSDURL$>

Tuesday, July 03, 2007

شبکه سه امروز عصر داشت خشم اژدهای بروسلی رو نشون می داد،با این که ده بار تا به حال این فیلم رو دیدم و دیگه مثل دوران نوجوونیم که عشق بروسلی شدن منو کشته بود،برام جذاب نبود،ولی خالی از لطف هم نبود....یه زمانی چقدر دوست داشتم یه رزمی کار واقعی بشم که یه تنه صد نفر رو حریفه و ضرباتی استثنایی و خیره کننده می زنه...اتفاقا دنبالش هم رفتم،دو سه رشته رزمی رو تا یه جاهایی دنبال کردم،ولی می دونی،مشکل اینجا بود که من اون مایه اصلی رزمی کار شدن،یعنی جرئت زدن رو نداشتم.....آره خلاصه در حالی که بروسلی در صفحه تلویزیون داشت جلو چشمم وور و وور آدم نقش زمین می کرد ما هم یاد قدیمها کردیم....یادمه یه خانومی تو همسایگی ما بود که پسرش با من هم بازی بود،بهم می گفت چقدر تو شبیه بروسلی هستی!....و خب من از میون آرزوهای دوران بچگی و نوجوونیم که شامل نقاش و رزمی کار و دروازه بان و دوبلور و هنرپیشه سینما شدن بود شدیم مهندس برق!!!چیزی که اگه تو بچگی ازم می پرسیدن محال بود بتونم حدسش بزنم!هرچند الانم من خودم رو بیشتر یه نویسنده می دونم تا مهندس....سایت کتابم رو دیدین؟خبر دارین در ظرف دو ماه دویست تا بازدید کننده داشته؟
پی ان:رز آرکانا اسم یه فنه که من خیلی دوستش دارم،ماله یه بازی رزمیه و من همیشه اجراش می کنم،البته گوینده ژاپنی به همون دلیلی که تو پستهای قبلیم توضیحش دادم اشتباها اون رو لز آلکانا تلفظ می کنه که خب در کل قضیه تفاوتی ایجاد نمی کنه...مهم اون فنه خوشکله که پنج ضربه،چهار تا وارو به سمت جلو و یه قیچی به سمت عقب....دختره هم خیلی خوشکل و نرم اجراش می کنه...ملتفت شدین؟شک دارم!(چشمک)..... ؟
Res Arkana

Labels:


|

This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com