Saturday, October 28, 2006
شما رو نمی دونم ولی من که عین چهار روز تعطیلی رو سرماخوردگی داشتم و این ناودونمون چکه می کرد!...این شبهای طولانی پاییزی فقط جون می ده واسه خونه موندن و فیلم تماشا کردن یا احیانا گیم کامپیوتری...یه زمانی خیلی خوره اش بودم..................................سربازی داداش کوچیکه امروز تموم می شه،مامانه هم از حالا براش نقشه کشیده که به هر قیمتی شده بفرستدش فوق بخونه و بعد اگه شد دکترا و البته زن هم می خوان براش بگیرن،خدا رو شکر ظاهرا ما رو بی خیال شدن،بد نیست البته،سالها ما سپر بلا بودیم حالا یه مدتی داداش کوچیکه باشه،بگذریم،دلم لک زده برای یه فان،شما ها که بخاری از معرفتتون بلند نمی شه،اقلا یه پیشنهاد بدید خودمون بریم!.......................................... ؟
|
|