<$BlogRSDURL$>

Thursday, June 15, 2006

مدتي بود كه در فكر نوشتن يك سلسله مطالب راجع به راههاي برقراري ارتباط ميون دختر و پسر بودم.هيچ ادعايي در اين زمينه ندارم و عملا تجربه خاصي هم در اين مورد نداشتم ولي مطالب زيادي راجع بهش خوندم و در مورد چيزهايي كه در اين باره گفته شده خيلي فكر كردم و به نتايجي رسيدم كه از نظر خودم جالبه.اين كه تا چه حد افكارم و نتايج تحليلهام درست و به درد بخور باشه رو شما قضاوت خواهيد كرد.من نوشتنش رو از همين حالا شروع مي كنم و اگه ديدم استقبال مي شه ادامه اش مي دم.فقط از همين اول بگم كه مطالبي كه عنوان خواهم كرد صورت كلي و در واقع تئوريكال داره(هيچ هم ادعا نمي كنم كه واقعا درست باشن چون من در جايگاهي نيستم كه حكم بدم) و وارد جزئيات نمي شم چون من معتقدم هر كسي يه روشي براي كابردي كردن مفاهيم تئوري داره و بنابراين نبايد بهش خط مشي داد.ضمنا من مطالب رو از ديد يك پسر بررسي مي كنم(با اين كه اكثر خوانندگان وبلاگم دختر هستن) ولي خب فكر مي كنم براي خانومها هم خالي از لطف نباشه.با اين مقدمه مي ريم سر اصل مطلب. ؟
به نظر من،برقراري يك رابطه موفقيت آميز و درست با جنس مخالف يك هنر اكتسابيه،يعني هيچ كس از اول با ژن موفق در اين زمينه به دنيا نمي آد.هر يك از ما در بين دوستانمون افرادي رو مي شناسيم كه به قول خودمون خداي اين كارهان و پيش خودمون مي گيم لابد فلاني ذاتا اين كاره است. ؟
شكي نيست كه هر آدمي با تعدادي استعداد نهفته به دنيا مي آد كه اگر خوش شانس باشه و در موقعيتي قرار بگيره كه بتونه از اين استعدادهاش استفاده بهينه بكنه به خودشكوفايي مي رسه.اگه دقت كرده باشيد آدمهايي كه در برقراري ارتباط با جنس مخالفشون موفق عمل مي كنن اكثرا از اعتماد به نفس بالايي برخوردارن و روابط اجتماعي قوي دارن.اين خصلتها نشات گرفته از يك خودشناسي و به زبان ساده رسيدن يه يك درك عميق از خود و ديگرانه.يعني كسي كه ارتباطات خوبي برقرار مي كنه در درجه اول خودش رو از همه بهتر شناخته،به نقاط قوت و ضعف خودش اشراف پيدا كرده و به علاوه اطرافيان و اجتماع پيرامون خودش رو هم شناخته و مي دونه كجا چه جوري بايد عمل كنه تا موفق بشه.پس اولين قدم براي برقراري ارتباط موفق(با هر كي)شناخت پيدا كردن از خودمونه. ؟
در مورد خودشناسي مي شه مفصل بحث كرد ولي من سريع از كنارش مي گذرم چون معتقدم هركسي بايد خودش مسئول شناختن خودش باشه،ما بايد وادار بشيم،تجربه كنيم،شكست بخوريم و بهمون فشار بياد تا خودمون رو بشناسيم،همين جوري نمي شه يه نسخه خودشناسي واسه هر كسي پيچيد و داد دستش! ؟
بعد از اين كه خودمون رو درست شناختيم وارد مرحله بعد يعني برقراري ارتباط موفق با جنس مخالف مي‌شيم كه مطلب اصلي اين بحثه.قبلا هم گفتم كه درست ارتباط برقرار كردن يك هنره و اينجا باز هم روي اين نكته تاكيد مي‌كنم،اگه مي خواي جايي توي قلب جنس مخالفت پيدا كني بايد هنرمند باشي،يك هنرمند باهوش! ؟
همه مون كم و بيش شنيديم كه مي گن دنياي دخترها با پسرها خيلي فرق داره،اونها يه جور ديگه اي فكر مي كنن،يه چيزاي ديگه اي براشون مهمه و حرفهايي از اين دست.من همچين عقيده‌اي ندارم،به نظر من دخترها و پسرها در كل فرق چنداني باهم ندارن،اون چيزي كه به اسم تفاوت زياد ازش ياد مي شه در واقع مشخصه هايي است كه در نتيجه تفاوت ديدگاهشون به مسئله دوست داشتن و عشق ورزيدن(در مقايسه با پسرها)حاصل مي شه.خيلي ساده بگم دخترها يه جور ديگه اي عاشق مي شن و دوست مي دارن. ؟
تفاوت ديدگاه:شنيديد يه پسر وقتي در مورد به اصطلاح زيد فابريكش حرف مي زنه از چه عباراتي استفاده مي‌كنه؟
ماله خود خودمه،خوشكلترين دختر دنياست،بدون من هيچ جا نمي ره،از جيك و بيكش خبر دارم و.... ؟
و حالا اظهارات يك دختر در مورد بي اف عزيزش:تمام فكر و ذكرم شده اون،اون نباشه من مي ميرم،همه حرفهام رو دوست دارم به اون بزنم،خيلي خوش تيپه،خيلي مرده و..... ؟
حالا بشنويد حرفهاي همون دختر و پسر عزيز رو وقتي كه با هم ديگه بهم زدن: ؟
پسره:حوصله مو سر برده بود،دوست داشت از همه چيزم سر دربياره،كجا بودي؟با كي بودي؟با كي حرف مي‌زدي؟هر وقت زنگ مي زد يه خروار گله و شكايت داشت،همه اش نق مي زد،گريه زاري راه مي انداخت،سر كوچيكترين مسئله قشقرق راه مي انداخت...........‌ ؟
دختره:هيچ توجهي به احساساتم نداشت،منو به خاطر خودم نمي خواست،حوصله نداشت،تا مي اومدم يه حرفي بزنم مي گفت باز شروع كردي،اخلاقش عوض شده بود،2 ساعت خطش مشغول بود وقتي ازش دليلش رو مي پرسيدم عصباني مي شد،در حضور من به دختراي ديگه زياد نگاه مي كرد................... ؟
خب به نظر شما چي باعث مي شه كه دونفر در مورد يه مسئله واحد اين قدر متفاوت اظهار نظر كنن؟
جوابي كه من به اين سوال مي دم:ما پسرها وقتي از يه دختر خوشمون مي آد دوست داريم به تملكمون در بياد در حالي كه وقتي يه دختر از يه پسر خوشش مي آد دوست داره بهش تكيه كنه.
احتمال داره خيلي زود بگيد كه نخير،دخترها وقتي باهاشون دوست مي شي دلشون مي خواد يگانه باشن و اين با چيزي تو گفتي منافات داره!حق با شماست،دخترها در دوست داشتن بر خلاف ما پسرها انحصار طلبن،ولي اين دقيقا تاييد حرفهاي منه!چرا؟
فعلا تا اينجا رو داشته باشيد،اول ببينم چطوري با اين مطالب برخورد مي كنيد و چه جوابها و نظراتي از شما دريافت مي كنم، جلسه بعد ادامه بحثمون رو پيش مي گيريم......... ؟

|

This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com