<$BlogRSDURL$>

Saturday, April 29, 2006

چند سال پيش تو يه شركتي كار مي كردم،يادمه آخرين روزهاي حضورم در اونجا،مصادف شد با برگزاري يه جشن و قرار بود يه نمايش اجرا كنن و دنبال سوژه مي گشتن،من رفتم گفتم يه سوژه تو ذهنم دارم،وقتي براشون تعريف كردم گفتن آيا مي شه براشون اون رو بصورت متن در بيارم؟پذيرفتم و وقتي متن رو بهشون ارائه مي دادم گفتن آيا مي شه در اجراش بهشون كمك كنم؟پذيرفتم و وقتي نوبت به اجراش رسيد گفتن آيا مي تونم براشون اين نمايش رو كارگرداني كنم؟....سرتون رو درد نيارم،آخرش من شدم،نويسنده،كارگردان،بازيگردان و حتي بازيگر يكي از نقشهاي اون نمايش،اين كه چه مشقاتي در اين راه متحمل شدم و چه كارشكني هايي كه صورت نگرفت و انتقادهايي كه از گوشه و كنار بهمون سرازير نشد،بماند،ولي درنهايت حاصل كار بيشتر از اون چيزي كه تصورشو مي‌كردم خوب در اومد.اينو من نمي گم،تمام كساني كه نمايش ما رو ديدن،حتي اون مجري تلويزيوني معروف كه براي جشن اون روز دعوت شده بود،مي گفتن.و حتي حالا بعد چند سال،هر وقت بر حسب تصادف با همكاران سابقم برخورد پيدا مي كنم مي بينم هنوز اون نمايش تو خاطرشون مونده و با لبخند ازش ياد مي كنن......... ؟
حالا چرا اينا رو گفتم؟چون معتقدم در انجام هر كاري،به خصوص اگه اولين بارت باشه مشكل هست،سرزنش و سركوفت هست،شكست هم ممكنه باشه،ولي اين جور چيزا نبايد منجر به عقب نشيني مون بشه،اگه به كارت اعتقاد داشته باشي،اگه باور داشته باشي كه در مسير درست قرار داري و خودت هم نگاهت رو به بالا باشه و بالا رو نشونه رفته باشي،كوه هم جلو دارت نخواهد بود،اينا شعار نيست،بهش رسيدم كه اينو مي گم،اون نمايش هر چند چيز شگرفي نبود ولي من با به انجام رسوندنش دست كم به خودم ثابت كردم كه با تلاش و جديت مي شه يه چيزي رو كه در حد فكر و خيال بوده به واقعيت تبديل كرد.هر چيزي رو كه در اطرافت مي بيني،روزي فقط يه خيال بوده،از انتقاد نبايد ترسيد،به قول نويسنده رمز داوينچي،مهم نيست ديگران در مورد كتابم چي مي گن،مهم اينه كه داره در موردش صحبت مي شه... ؟
هرچي بيشتر سختي ببينيم آب ديده تر مي شيم،براي موفق بودن لازم نيست از مرتبه هاي خيلي بالا شروع كنيم،موفقيتهاي كوچيك اما پي در پي،زمينه ساز موفقيتهاي بزرگ در آينده خواهند بود،براي موندگار شدن لازم نيست جنگ و صلح يا بينوايان بنويسي،مي توني شاهزاده و گدا بنويسي و جاودان بشي،و يا لازم نيست هفت جلد هري پاتر بنويسي،مي توني يه جلد شازده كوچولو بنويسي و بميري ولي مطمئن باشي كه اسمت تا ابد تو ذهنها باقي مي مونه.شهرت كسب كردن زياد سخت نيست،مشهور موندن هنره،اگه منتظري همه بيان به خاطر يه كاري تشويقت كنن،همون بهتر كه اون كار رو هرگز انجام ندي،چون همونهايي كه اين قدر راحت تشويقت كردن،يه روزي به همون راحتي زبون به انتقادت باز مي كنن.من يه چيزي رو از نويسنده معروف مونت گومري-كه اگه خدا خواست و روزي به جايي رسيدم خودمو مديونش مي دونم-ياد گرفتم،اونم همين يه جمله است:هرگز تسليم نشو!........ ؟

|

This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com