<$BlogRSDURL$>

Sunday, December 18, 2005

جالبه،مي بينم كه اين معبد متروك مدتيه مشتريهاي زياد شده!اگه مي دونستم گذاشتن يه موزيك تا اين حد موثره زودتر از اينها دست به كار مي شدم.خيلي از دوستاني كه اظهار لطف كردن متشكرم به خصوص آرش عزيز كه با راهنمائيش وبلاگ كوچولوي ما رو متحول كرد.قربان ما جايي نرفتيم،همين دور و بر هاييم،منتها هم خيلي سرمون شلوغ شده و هم اين كه ديگه مثل سابق حرفم نمي آد.اين روزها اكثرا اضافه كار واميستم و خونه كه مي رسم دور از جون همه شما عين جنازه ولو مي شم.ديگه حس اين كه بيام تو نت و و با حرفهام حوصله تون رو سر ببرم ندارم.

گاهي اوقات كه مشغول رانندگي هستم و ذهنم غرق در افكاري بي سر و ته-بيچاره عابرين پياده!- يه جملاتي به ذهنم مي رسه كه بعدا وقتي روش تمركز مي كنم مي بينم نه،مثل اين كه ما هم يه چيزي حاليمون مي شه ها!مثلا همين چند هفته پيش موقع رانندگي،نرسيده به ميدون ولي عصر يهو اين جمله به ذهنم رسيد:مثل يك زن فكر و همچون يك مرد عمل كن!...شايد خيلي پيش پا افتاده به نظر بياد ولي كمي كه تو بحرش رفتم ديدم چه تفسيرهايي مي‌شه از اين جمله كرد. ما مردها معمولا به زور بازومون مي نازيم،فكر هم نمي كنيم كه هر مشكلي رو نمي شه با زور حل كرد.معمولا خدا به موجوداتي كه زور داده عقل نداده،حالا يهو جبهه نگيريد كه اين بابا داره از زنها طرفداري مي كنه،به موقعش از خجالت خانومها هم در مي آم،ولي كلا ما مردها كمتر از مغزمون استفاده مي كنيم،در حالي كه زنها برعكس،واسه انجام هر كاري اول فكر مي كنن.و اين خيلي طبيعيه.چون محدوديت دارن و در موضع ضعفن.-كاري نداريم كه اين وسط كي مقصر بوده-ولي كاري كه يه مرد بي هيچ فكري قادر به انجام دادنشه،يه زن به خاطر محدوديتهاي طبيعي كه داره شايد مجبور بشه به بيست روش امتحانش كنه تا از پسش بر بياد.كلا زنها بيشتر از مردها مي ترسن و همين ترس عاقبت انديششون مي كنه و باعث مي شه بدون فكر دست به انجام كاري نزنن.يه زن براي انجام يه كار و پيش بردن هدفش چندين راه و روش تو ذهنش داره،در حالي كه يه مرد ممكنه همون يه روش هم به ذهنش نرسه،چون اجباري نداره كه به مغزش فشار بياره.براي همين من فكر مي كنم زنها مشاورين خوبي مي تونن باشن.از طرفي چون مي ترسن نمي تونن مشوقين خوبي باشن-گو اين كه در بعضي موارد ممكنه استثتا هم وجود داشته باشه-ولي كلي كه بخوايم بحث كنيم دور خانومها رو تو كارهايي كه ريسك داره بايد خط كشيد.در اين موارد كله شقي-يا شايدم بايد بگم كله خري؟!- آقايون بهتر جواب مي ده.كسي كه به قدرت خودش مطمئنه با سر مي ره تو دل مشكلات،باكي هم نداره كه آخر سر ديوار مشكله مي شكنه و خرد مي شه يا كله خودش!پس نتيجه مي گيريم كه اگه بخوايم كاري رو انجام بديم بهتره فكر اوليه اش رو مثل يه زن انجام بديم و بعد در مرحله انتخاب و عمل از خواص مردونه بهره ببريم،من فكر مي كنم اين جوري نتيجه بهتري عايدمون بشه.

جمعه دو هفته پيش داشتم واسه خودم تو محلمون مي گشتم و از تعطيليم لذت مي بردم.چقدر خوبه وقتي كه حس مي كني اون قدر بزرگ شدي كه از خودت شناخت پيدا لازم رو پيدا كردي و به قول معروف حد و حساب اخلاقت دستت اومده!كمترين حسنش اينه كه ديگه الكي اذيت نمي شي.من الان هر وقت عصباني بشم مي فهمم آيا اين عصبانيتم واقعيه يا من خيال مي كنم كه عصبانيم.و يا در مورد ناراحتيهام،فوري مي فهمم دليلش چيه.چقدر قديمها از اين كه نمي دونستم منشاء غم و غصه هام از كجاست اذيت مي شدم و عذاب مي كشيدم.راه مي رفتم و آه مي كشيدم و مي گفتم خدايا چرا من اين قدر بدبختم؟چرا همه بدبياريها بايد سر من بياد؟مي دوني،مشكل ما اينه كه هر چي سنمون پايينتره،گنجايشمون هم كمتره،فكر هم كه قربونش برم اصلا نمي كنيم و همه چي رو احساسي تحليل مي كنيم همين مي شه كه الكي مسائل رو واسه خودمون بزرگ مي كنيم و ظرف تحملمون خيلي زود سر ريز مي شه و بعد هم شاكي مي شيم كه هيشكي از ما بدشانس تر و تنها تر تو اين دنيا نيست.در حالي كه اين كاملا به خودمون بستگي داره كه چه چيزي رو شانس تلقي كنيم و چه چيزي رو تقدير.هيچ وقت فكر نكن بدبخترين آدم دنيايي چون همون لحظه صدها نفر هستن كه از تو بدبخت تر و بيچاره ترن.به جاي اين كه غصه بخوري و عمر گرون بهاتو صرف اشك ريختن و حرص خوردن بكني،سعي كن با امكاناتي كه در اختيارت هست بهترين و موثر ترين كارها رو انجام بدي.شانس در خونه كساني رو مي زنه كه دنبالش باشن،جنب و جوش داشته باشن و به زندگي خوش بين باشن،كسايي كه يه گوشه كز مي كنن و منتظرن يكي از راه برسه و يه كاري واسشون بكنه تا ابد بايد در صف انتظار بمونن.پا شو عزيز من،پاشو!با غصه خوردن و گريه كردن و لعن و نفرين فرستادن هيشكي به هيچ جا نرسيده.اشكهاتو پاك كن،برو يه فين درست و حسابي هم تو دستشويي بكن و دماغتو بگير،بعد يه نگاهي به دور و برت بنداز و ببين چقدر كار هست كه فقط از دست تو بر مي آد.اگه مي خواي احساس مفيد بودن بكني بايد اول تن به كار بدي،پس بسم الله!

مي گم بد نبود اگه آخوند مي شدم ها!چه حرفهاي قلمبه سلمبه اي بلدم بزنم!ولي از حق نگذريم،درسته كه شعار دادن خيلي آسونه،ولي اگه بتوني حتي به يكي از شعار هاي قشنگي كه مي دي عمل كني،باور كن كه موفق ترين آدم روي زمين هستي،اين ديگه شعار نيست،به قول پانتي جان اين رو شاگردي كردم تا ياد گرفتم!

|

This page is powered by Blogger. Isn't yours? Weblog Commenting and Trackback by HaloScan.com